نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





شهادت امام باقر.ع.تسلیت باد

هشام بن عبد الملک دستور داد، امام باقر (ع) را به شام آوردند، به منظور شکستن حرمت و بی احترامی به ایشان، سه روز امام را پشت دروازه ی شام معطل کردند، البته این تازگی نداشت، چون امام باقر (ع) یک بار دیگر هم این مکان و این دروازه ی ساعات را تجربه کرده بود، آن هنگامی که کودکی 4 ساله بود و همراه اسیران به شام آورده شد. آنجا هم اسیران را سه روز پشت دروازه شام نگاه داشتند، تا شهر را تزئین کردند، به طوری که کسی مانند آن ندیده بود. هزاران مرد و زن شامی با دف ها به پیشواز اسیران رفتند، و با طبل و سنج و بوق شادی می کردند، شامیان لباس های رنگارنگ پوشیده، سرمه به چشم کشیده و دست و پا را خضاب کرده بودند، صبح هنگام سرها را وارد شهر کردند اما نزدیک ظهر به دار الاماره رسید. در صورتی که مسافت بین دروازه ی ساعات و دارالاماره بیش از چند دقیقه نبوده است.


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 11:31 | |







امام جواد0ع0

معتصم امام جواد (ع) را از مدینه به بغداد منتقل کرد، در حالی که امام 25 سال بیشتر نداشت، او را شهید کردند. او نیز مانند پدرش مهمان و در دیار غربت بود. براستی عجب مهمان نوازی کردند! این مهمان نوازی را از کوفیان آموخته بودند. آن هنگامی که کاروان اسرا وارد شهر کوفه شد، زن و مرد بالای پشت بام ها به تماشا آمده بودند، و اسیران را بر روی شتران لخت و بی جهاز سوار کرده بودند.

منبع : گریزهای مداحی ، ص 374 ، نوشته محمد هادی میهن دوست ، چاپ سبحان ، نوبت ششم 1387 ، انتشارات صبح پیروزی.

 


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 11:25 | |







امام جواد(ع)

امام جواد(ع)

مأمون در هفده رجب سال 218 هـ . ق از دنيا رفت، برادرش معتصم به جاي او بر مسند خلافت نشست، نام معتصم، محمّد و به قولي ابراهيم بود، معتصم كه همانند ساير طاغوتها ميخواست همة مردم دربست همچون بردة او باشند و شخص ديگري داراي شخصيت و پيرو نباشد، تصميم گرفت امام جواد عليه السلام را كه در مدينه داراي شخصيّت و مقام بود، به بغداد احضار كند، سرانجام روز 28 محرّم سال 220 هـ . ق امام جواد با همسرش به بغداد آمدند.
در اين ايام اُمِّ الفضل همسر امام جواد عليه السلام با برادرش جعفر بن مأمون عمويش معتصم، همدست شدند ، و توطئه قتل امام جواد عليه السلام را طرح كردند، و چنين تصميم گرفته شد كه أُم الفضل آنحضرت را با زهر مسموم كند.
معتصم و جعفر، براي اينكه مبادا خلافت از بني عباس به علويين منقل گردد، به ام الفضل تلقين كردند، و به او گفتند:

تو دختر و برادر زادة خليفه هستي و احترامت بر همه كس لازم است، ولي محمد بن علي عليه السلام ( امام جواد ) مادر امام هادي را بر تو مقدم ميدارد... همين امور باعث شد كه ام الفضل تهييج شد و تصميم گرفت شوهرش را مسموم نمايد.
معتصم و جعفر سمي را در انگور رازقي تزريق كردند و براي ام الفضل فرستادند، ام الفضل نيز آن را در ميان كاسهاي گذاشت و جلو همسر جوانش امام جواد عليه السلام نهاد و از آن انگور توصيف بسيار نمود و سرانجام امام جواد عليه السلام از آن انگور خورد، طولي نكشيد كه آن حضرت آثار سم را در جگر خود احساس نمود و كم كم درد شديد بر او عارض گرديد و موجب رنج و ناراحتي سخت امام جواد عليه السلام شد.در همان حال ام الفضل پشيمان شده و گريه ميكرد، حضرت به او فرمود: چرا گريه ميكني؟ اكنون كه مرا كشتي گرية تو سودي ندارد، اين را بدان كه به خاطر اين خيانتي كه كردي چنان به دردي مبتلا ميشوي كه هرگز علاج ندارد، و چنان به فقر و تنگدستي مبتلا گردي كه جبران پذير نباشد.
بر اثر نفرين آن حضرت، در مخفيترين اعضاي ام الفضل دردي پديدار گرديد، همة اموالش را در راه معالجه آن مصرف كرد ولي سودي نبخشيد و با نكبت بارترين شكل به هلاكت رسيد، و برادرش جعفر نيز در حال مستي به چاه افتاد و جسد بيجانش را از چاه بيرون آوردند



[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 11:21 | |







کودک مهربان


ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 21:0 | |







امام زمان.عجل ا...تعالی.

«ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی» این را شما امروز برای یوسف فاطمه (ع) حضرت مهدی (عج) می خوانید و در فراغش اشک می ریزد. اما این بیت روزی زبان حال بی بی سادات حضرت زینب (ع) بود. آن وقتی که دیگر از برادرش جدا افتاده بود، آن وقتی که بدون حسین (ع) به سفر کوفه و شام می رفت می فرمود: ای پادشه خوبان، داد از غم تنهایی مشتاقی و مهجوری دو از تو چنانم کرد دل بی تو به جان آمد وقت است که باز آیی کز دست بخواهد شد دامان شکیبایی منبع : گریزهای مداحی ، ص 401 ، نوشته محمد هادی میهن دوست ، چاپ سبحان ، نوبت ششم 1387 ، انتشارات صبح پیروزی . دیوان حافظ ، تصحیح استاد ثابت ، ص 425

[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 14:0 | |