نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





امام رضا ع


راوی می گوید در آخرین حج امام رضا (ع) که بعد آن به سوی خراسان حرکت کردند، با او بودم. حضرت وداع کردند، و از طواف خارج شدند. امام جواد (ع( هم بر دوش موفق، غلام آن حضرت بود و طواف می کرد. نزدیک حجر اسماعیل، امام جواد (ع) از دوش موفق به زیر آمد و مدتی طولانی در آنجا نشست. اندوه در چهره اش مشخص بود، موفق به محضر اما رضا (ع) آمد و عرض کرد: امام جواد (ع( نشسته و بلند نمی شود. امام رضا (ع) فرمود: فرزندم بر خیز. امام جواد (ع) فرمود: «چگونه برخیزم با اینکه خانه ی خدا را به گونه ای وداع نمودی که دیگر نزد آن بر نمی گردی» امام جواد (ع) احساس کرده بود، این وداع، وداع آخر است و ممکن است اما رضا (ع) دیگر برنگردند. این طور بی تابی می کرد و ناراحت بود، پس دل ها بسوزد برای کودکان ابی عبدالله آن هنگامی که می خواستند با امام حسین (ع) وداع کنند. گفت باباجان از اسب پیاده شو. پدر جان! یادت هست خبر شهادت مسلم را شنیدی آمدی کودکان مسلم را در بغل گرفتی و نوازش کردی، پدر جان! من هم دارم یتیم می شوم مرا هم نوازش کن، بعد تو کسی نیست ما را نوازش کند...

امام رضا(ع) غریب بود. حضر جواد (ع) آمدند. ودایع امامت را گرفتند و به قدرت امامت سریع رفتند. در تشییع جنازه ی او، نه خواهری بود و نه برادری. قاتل او پای پیاده دنبال تابوت می دوید و به سر می زد... زنان سناباد به شوهران خود گفتند. مهریه های خود را بخشیدیم، اجازه بدهید برویم برای امام رضا (ع) خواهری کنیم. آمدند و جنازه امام رضا (ع) را گل باران کردند. یا امام رضا (ع)! خواهرت به تشییع جنازه ی شما نرسید. عرض می کنم ای کاش! در کربلا هم خواهر امام حسین (ع) نیامده بود و بدن پاره پاره ی و بی کفن برادر را ندیده بود...

 

روايت شده: محمد بن جهم گفت: حضرت رضا عليه السلام انگور را دوست ميداشت، قدري انگور براي او تهيّه كردند و در جاي حبّههاي آن چند روز سوزنهاي زهر آلود زدند، سپس آن سوزنها را كشيده و آن انگور را به نزد آن بزرگوار آوردند، حضرت كه بيمار بود، از آن انگور خورد، و همان سبب شهادتش گرديد.

يا سر خادم ميگويد: چون ساعتهاي آخر روز وفات حضرت رضا عليه السلام رسيد، بسيار ضعيف بود، پس از اداي نماز ظهر به من فرمود: آيا غلامان و خدمتكاران غذا خوردهاند؟
گفتم: آقا جان با اين حالي كه شما داريد، چه كسي در اينجا غذا ميخورد؟ حضرت برخاست و نشست و فرمود: سفره را بياوريد، خدمتكاران را كنار سفره نشانيد و خود نيز كنار سفره نشست، و از حال يكايك آنها تفقّد كرد، و سپس به دستور آن حضرت غذا براي زنها بردند، و پس از غذا خوردن آنها، امام بيهوش شد، و ضعف بر آن حضرت غالب گرديد، از حاضران صداي شيون برخاست، مأمون ( بر حسب ظاهر ) ميگريست و اشك بر گونههايش ميريخت و اظهار تأسف ميكرد، او بالاي سر حضرت بود كه به هوش آمد و به مأمون فرمود: « با ابي جعفر ( فرزند محمد تقي ) خوشرفتاري كن ! ... » امام پس از پاسي از شب رحلت نمود.

شهادت غريبانه امام رضا را خدمت همه ي شيعيان تسليت عرض ميكنم

 


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 9:30 | |







زينب (س ) كنار قبر برادر در اربعين  

روايت شده است :
هنگامى كه حضرت زينب (س ) و همراهان در روز اربعين به كربلا آمدند، زينب (س ) در كنار قبر برادر، درد دلها كرد و گفتار جانسوزى گفت ؛ از جمله به ياد رقيه (س ) افتاد و زبان حالش اين بود:
(برادر جان ! همه كودكانى را كه به من سپرده بودى ، به همراه خود آوردم ، مگر رقيه ات را كه او را در شهر شام با دل غمبار به خاك سپرده ام !)(168)


زنان مدينه  

چون به نزديكى مدينه رسيدند محمل ها را فرود آورده ، شتران را يك سو خوابانيده و خود مشغول نوحه سرايى بشدند و اسباب شهدا را پيش روى خود پهن نمودند. ناگاه غلغله اهل مدينه بر پا شد و زنان مهاجر و انصار نمايان شدند. حضرت سجاد (ع ) بفرمود تا آنها را استقبال نمودند.
چون چشم زنان مدينه به آن سياه پوشان افتاد. هنگامه محشر نمودار شد.
شتابان روى به خيمه ها نمودند. چون اهل حرم را بدان حال نگريستند،
كه جز حضرت سجاد (ع ) از رجال مراجعت ننموده ، سخت بگريستند. گروهى با حضرت زينب (س )، جماعتى دور ام كلثوم ؛ هر چند نفر مشغول به يكى از اهل حزم شدند و از حضرت زينب (س ) چگونگى حالات را جويا شدند.
زينب (س ) فرمود: (به چه زبان شرح دهم كه قدرت بيان ندارم ، بلكه از زندگانى خود بيزارم . اى زنان قريش و اى دختران بنى هاشم ! چيزى مى شنويد و حكايتى به گوش مى سپاريد. اگر شرح حال شهدا و اسرا را باز گويم ، در مورد ملامتم چگونه زنده باشم ؟)


خبر شهادت حسين به پيامبر (ص ) 

راوى مى گويد: هنگامى كه حضرت زينب (ع ) به در مسجد پيامبر(ص ) رسيد، چارچوب در را گرفت و فرياد زد: (يا جداه ! انى ناعية اليك اخى الحسين و هى مع ذلك لا تجف لها عبرة و لا تفتر من البكاء و النحيب . و كلما نظرت الى على بن الحسين (ع ) تجدد حزنها و زاد و جدها).
اى جد من ! خبر شهادت برادرم حسين (ع ) را براى تو آورده ام . راوى گويد: هرگز اشك از چشمان حضرت زينب (س ) نمى ايستاد و گريه و ناله اش كم نمى شد و هرگاه حضرت على بن الحسين (ع ) را مى ديد داغش تازه و غم او افزون مى گشت .


شيون هنگام ورود به مدينه  

در روايت ديگر آمده : حضرت زينب (س ) در ميان كاروان ، به خواهران و كودكان سفر كرده ، رو كرد و فرمود: (از هودجها پياده شويد كه اينك روضه منوره جدم رسول خدا (ص ) نمايان است .)
آن گاه آهى كشيد كه نزديك بود روح از بدنش خارج گردد. جمعيت بسيار از هر سو هجوم آوردند، زينب (س ) با ذكر وقايع جانسوز كربلا، مى گريست و همه حاضران صدا به گريه بلند كردند به طورى كه گويا قيامت بر پا شده است .
زينب (س ) خطاب به براردش حسين (ع ) مى گفت : (برادرم حسين جان ! (اشاره به قبرها) جدت و مادرت و برادرت و بستگانت هستند كه در انتظار قدوم تو به سر مى برند، اى نور چشمم ، تو شهيد شدى و اندوه طولانى براى ما به ارث گذاشتى ، اى كاش مرده و فراموش شده بودم و ذكرى از من نبود.)
سپس زينب (س ) خطاب به شهر مدينه كرد و فرمود: (اى مدينه ! جدم كجا رفت آن روزى كه همراه مردان و جوانان ، با شادى از تو بيرون رفتيم ؟ ولى امروز با اندوه و حزن و با بار سنگين حوادث تلخ و پر از رنج ، بر تو وارد شديم ، مردان و پسران ما از ما جدا شدند پراكنده شديم ،)
سپس كنار قبر رسول خدا (ص ) آمد و گفت : (اى جد بزرگوار اى رسول خدا! من خبر در گذشت برادرم حسين را براى تو آورده ام .)


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 9:23 | |







زيارت اربعين

زيارت اربعين

اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ؛

سلام بر ولى خدا و دوست او

اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ ؛

سلام بر خلیل خدا و بنده نجیب او

اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ

سلام بر بنده برگزیده خدا و فرزند برگزیده‌اش

اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ

سلام بر حسین مظلوم و شهید

اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْكُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ

سلام بر آن بزرگوارى كه به گرفتاری‌ها اسیر بود و كشته اشكِ روان گردید

اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِیُّكَ وَابْنُ وَلِیِّكَ وَ صَفِیُّكَ وَابْنُ صَفِیِّكَ الْفاَّئِزُ

خدایا من به راستى گواهى دهم كه آن حضرت ولىّ (و نماینده) تو و فرزند ولىّ تو بود و برگزیده‌ات و فرزند برگزیده‌ات بود كه كامیاب شد

بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ

به بزرگداشت تو، گرامیش كردى به وسیله شهادت و مخصوصش داشتى به سعادت و برگزیدى او را به پاكزادى

وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَ ذآئِداً مِنْ الْذادَةِ

و قرارش دادى یكى از آقایان (بزرگ) و از رهروان پیشرو و یكى از كسانى كه از حق دفاع كردند

وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاَْنْبِیاَّءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِكَ مِنَ الاَْوْصِیاَّءِ

و میراث‌هاى پیمبران را به او دادى و از اوصیائى كه حجت تو بر خلقت هستند قرارش دادى

فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ

او نیز در دعوت مردم جاى عذر و بهانه‌اى (براى كسى) نگذارد و بی‌دریغ خیرخواهى كرد و جان خود را در راه تو داد

لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَ قَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ باعَ حَظَّهُ بِالاَْرْذَلِ الاَْدْنى؛

تا برهاند بندگانت را از (گرداب) جهالت و نادانى و سرگردانى (در وادى) گمراهى و چنان شد كه همدست شدند بر علیه آن حضرت كسانى كه دنیا فریبشان داد.

وَ شَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاَْوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدّى فى هَواهُ

و فروختند بهره (كامل و سعادت خود را) به بهاى پست ناچیزى و بداد آخرتش را در مقابل بهائى اندك و بى مقدار و بزرگى كردند و خود را در چاه هوا و هوس سرنگون كردند،

وَاَسْخَطَكَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّكَ

و تو و پیامبرت را به خشم آوردند

وَ اَطاعَ مِنْ عِبادِكَ اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَ حَمَلَةَ الاَْوْزارِ

و پیروى كردند از میان بندگانت آنانى را كه اهل دو دستگى و نفاق بودند و كسانى را كه بارهاى سنگین گناه به دوش مى‌كشیدند

الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ

و بدین جهت مستوجب دوزخ گشته بودند آن حضرت (كه چنان دید) با شكیبائى و پاداش جوئى با آنها جهاد كرد تا خونش در راه پیروى تو ریخت و حریم مقدسش شكسته شد

اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً

خدایا آنان را لعنت كن به لعنتى وبال دار و عذابشان كن به عذابى دردناك

اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ سَیِّدِ الاَْوْصِیاَّءِ

سلام بر تو اى فرزند رسول خدا، سلام بر تو اى فرزند آقاى اوصیاء

اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ

گواهى دهم كه به راستى تو امانتدار خدا و فرزند امانت‌‌دار اویى سعادتمند زیستى و ستوده از دنیا رفتى

حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ

و گمگشته و ستمدیده و شهید درگذشتى و نیز گواهى دهم كه خدا به راستى وفا كند بدان وعده‌اى كه به تو داده،

وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ

و به هلاكت رساند هر كه را كه دست از یاریت برداشت و عذاب كند كسى كه تو را كشت و گواهی دهم كه تو به خوبى وفا كردى به عهد خدا،

وَ جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیكَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَكَ،

و جهاد كردى در راه او تا مرگت فرا رسید خدا لعنت كند كسى كه تو را كشت

وَ لَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِیَتْ بِهِ

و خدا لعنت كند كسى كه به تو ستم كرد و خدا لعنت كند مردمى كه شنیدند جریان كشتن و ستم تو را و بدان راضى بودند،

اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ.

خدایا من تو را گواه مى‌گیرم كه من دوست دارم هر كه او را دوست دارد و دشمنم با هر كه او را دشمن دارد پدرم و مادرم به فدایت اى فرزند رسول خدا.

اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ،

گواهى دهم كه تو به راستى نورى بودى در پشت پدرانى بلند مرتبه و رحم‌هایى پاكیزه

لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها،

كه آلوده‌ات نكرد اوضاع زمان جاهلیت به آلودگی‌هایش و در برت نكرد از لباس‌هاى چركینش

وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ،

و گواهى دهم كه به راستى تو از پایه‌هاى دین و ستون‌هاى محكم مسلمانان و پناهگاه مردمان با ایمان هستی

وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ،

و گواهى دهم كه تو به راستى پیشواى نیكوكار با تقوا و پسندیده و پاكیزه و راهنماى راه یافته‌اى

وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى

و گواهى دهم كه همانا امامان از فرزندانت روح و حقیقت تقوا و نشانه‌هاى هدایت

وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ

و رشته‌هاى محكم (حق و فضیلت) و حجت‌هایى بر مردم دنیا هستند و گواهى دهم كه من به شما ایمان دارم

وَ بِاِیابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى وَ قَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ،

و به بازگشتتان یقین دارم با قوانین دینم و عواقب كردارم و دلم تسلیم دل شما است

وَ اَمْرى لاَِمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتى لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ،

و كارم پیرو كار شما است و یاریم برایتان آماده است تا آن كه خدا در ظهورتان اجازه دهد

فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَرْواحِكُمْ،

پس با شمایم نه با دشمنان شما، درودهاى خدا بر شما و بر روان‌هاى شما

وَ اَجْسادِكُمْ وَ شاهِدِكُمْ وَ غاَّئِبِكُمْ وَ ظاهِرِكُمْ وَ باطِنِكُمْ.

و پیكرهایتان و حاضرتان و غائبتان و آشكارتان و نهانتان.

آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

آمین اى پروردگار جهانیان.

 

 


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 17:18 | |







صلوات

پرسش: درود - صلوات - بر پيامبر گرامي اسلام(ص) چقدر ثواب دارد و كيفيت صلوات و درود بر پيامبر(ص) را از نظر شيعه و اهل سنت بيان فرماييد؟

 

پاسخ: تقديم درود به پيشگاه مقدس خاتم رسولان فرمان قرآن كريم است چنان كه خطاب به مؤمنين مي فرمايد: «انَّ اللهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلّوُنَ عَلَي النَّبي يا أيُّهاالَذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيهِ وَ سَلِّموُا تَسليمأ»؛ «خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مي فرستند - پس – اي كساني كه ايمان آورده¬ايد بر او درود فرستيد و به فرمانش به خوبي گردن نهيد.»
صلوات، موجب مغفرت و بخشش گناهان مي گردد و رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) در حاليكه مسرور بود فرمود: جبرييل به نزدم آمد و گفت: اي محمد هر كس بر تو يك بار درود فرستد خداوند براي او ده حسنه مي نويسد و ده سيئه او را محو و ده درجه بر درجات او مي افزايد. و در صحيح مسلم از رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) روايت شده است كه فرمود: آنكس كه بر من يك بار درود فرستد خداوند ده بار بر او درود مي فرستد. و نيز از روايات استفاده مي شود كه هر كس نام رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) را بشنود و بر آن حضرت درود نفرستد گرفتار شقاوت و بخل شده است. در منابع حديثي شيعه نيز روايات فراواني پيرامون فضيلت و ثواب صلوات بر پيامبر وارد شده است.
پيامبر خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: «بر من درود فراوان بفرستيد زيرا درود بر من نوري است در قبر و نوري است بر صراط و نوري است در بهشت». اميرالمؤمنين(عليه السلام) فرمود: «درود بر پيامبر(ص) نابود كننده تر است گناهان را از آب نسبت به آتش.» و امام صادق(عليه السلام) فرمود: «در برخي كتب يافتم كه هر كس بر محمد درود فرستد خداوند صد حسنه براي او مي نويسد.»
در پاسخ به بخش دوم سوال بايد گفت : صحابه از رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) سؤال نمودند و عرضه داشتند: اي پيامبر خدا چگونه بر تو درود فرستيم؟ آن حضرت فرمود بگوييد: «اللّهمَّ صَلّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد كَما صَلَّيتَ عَلي اِبراهيمَ وَ آلِ اِبراهيمَ اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ وَ بارِك عَلي مُحَمّد وَ عَلي آلِ مُحَمّد كَما باركتَ عَلي اِبراهيمَ وَ عَلي آلِ ابراهيم اِنَّكَ حَميدٌ مَجيدٌ»
بخاري از كعب بن عجزة روايت مي كند كه گويد در نزد رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) نشسته بوديم كه مردي آمد و گفت: اي رسول خدا! فرا گرفتيم كه چگونه بر تو سلام كنيم پس چگونه بر تو درود فرستيم؟ پيامبر خدا فرمود بگوييد: "اللهم صل علي محمد و علي آل محمد كما صليت علي ابراهيم و علي آل ابراهيم انك حميد مجيد. اللهم و بارك علي محمد و علي آل محمد كما باركت علي ابراهيم و علي آل ابراهيم انك حميد مجيد". همچنين در روايات از صلوات بتراء (ناقص و بدون دنباله) نهي شده است . پيامبر فرمود : بر من صلوات ناقص نفرستيد. گفتند صلوات ناقص چيست؟ فرمود اين كه بگوييد: "اللهم صل علي محمد" و ساكت شويد بلكه بايد بگوييد: "اللهم صل علي محمد و علي آل محمد". و نيز دهها روايت نقل كرده¬اند كه به هنگام درود بر پيامبر بايد بر آل آن حضرت درود فرستاده شود و در منابع فريقين است كه دعا به آسمان بالا نمي رود مگر زمانيكه بر محمد و آل محمد درود فرستاده شود. در منابع شيعه، نيز تأكيد شده است كه به هنگام تقديم درود به پيامبر الزاماً بر آل او نيز درود بفرستيد.
امام باقر(عليه السلام) از پدرانش روايت مي كند كه رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: "مَن صَلي عَلي وَ لَم يُصَلِّ عَلي آلي لَم يَجِد ريحَ الجَنّهِ وَ انَّ ريحَها لَتُوجَد مِن مَسيرة خَمسِ مَأة عام"؛ «هر كس بر من درود فرستد و بر آل من درود نفرستد بوي بهشت را استشمام نمي كند و همانا بوي بهشت با فاصله پانصد سال قابل استشمام است.»
بنابر اين قدرداني و سپاسگزاري از رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و تبعيت و پيروي از آن حضرت اقتضا دارد كه بر او زياد درود بفرستيم و هنگام درود بر ايشان بر آل و اهل¬بيت او نيز درود فرستيم
.


 


[+] نوشته شده توسط asheghe baran در 16:47 | |